English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7806 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
janitor U راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
janitors U راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
army training test U راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
dovetail guide U راهنمای دم چلچله راهنمای کام وزبانه
staffing guide U کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
light lists U کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
commander's manual U ائین نامه راهنمای فرماندهان راهنمای فرماندهان در امر اموزش
job book U کتاب راهنمای انجام کار راهنمای کار تعمیردستگاهها
coast pilot U کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
planning guidance U راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده
school mate U هم مدرسه
school age U سن مدرسه
academies U مدرسه
school fellow U هم مدرسه
academy U مدرسه
school U مدرسه
schoolmate U هم مدرسه
schools U مدرسه
schoolmates U هم مدرسه
senior high school U مدرسه متوسطه
head master U مدیر مدرسه
philosophy of the lyceum U فلسفه مدرسه
preliminary school U مدرسه ابتدائی
prep U مدرسه مقدماتی
school counselor U مشاور مدرسه
trade school U مدرسه حرفهای
trade schools U مدرسه حرفهای
private school U مدرسه ملی
private schools U مدرسه ملی
summer school U مدرسه تابستانی
summer schools U مدرسه تابستانی
school shooting U تیراندازی در مدرسه
grade school U مدرسه ابتدایی
grammar school U مدرسه ابتدایی
grammar schools U مدرسه ابتدایی
school phobia U مدرسه هراسی
schoolyards U حیاط مدرسه
schoolyards U محوطهی مدرسه
drop out (of school) <idiom> U ترک مدرسه
schoolyard U محوطهی مدرسه
schoolyard U حیاط مدرسه
schoolteachers U معلم مدرسه
school truancy U مدرسه گریزی
schoolma'am U مدیره مدرسه
schoolmarm U مدیره مدرسه
secondery school U مدرسه متوسطه
technical school U مدرسه فنی
unschooled U مدرسه نرفته
schoolgirl U دختر مدرسه
schoolgirls U دختر مدرسه
schoolteacher U معلم مدرسه
school U تحصیل در مدرسه
schoolwork U درس مدرسه
schools U تحصیل در مدرسه
satchel U کیف مدرسه
satchels U کیف مدرسه
janitor U فراش مدرسه
schooling U مدرسه رفتن
janitors U فراش مدرسه
truancy U مدرسه گریزی
push rod U راهنمای سوپاپ
wage price guideline U راهنمای مزد
radar beacon U راهنمای رادار
training manual U راهنمای اموزشی
ikons U راهنمای انتخاب
double vee guide U راهنمای وی دوبل
dock master U راهنمای حوض
floor walker U راهنمای مغازه
shopwalker U راهنمای مغازه
pilot U راهنمای ناوبری
piloted U راهنمای ناوبری
pilots U راهنمای ناوبری
telephone books U راهنمای تلفن
harbor master U راهنمای بندر
guide book U راهنمای مسافران
telephone book U راهنمای تلفن
piston guide U راهنمای پیستون
buoy U راهنمای شناور در اب
buoyed U راهنمای شناور در اب
buoying U راهنمای شناور در اب
buoys U راهنمای شناور در اب
icon U راهنمای انتخاب
icons U راهنمای انتخاب
manual U راهنمای کار
column ways U راهنمای ستون
run manual U راهنمای اجرا
saint bernard U سگ راهنمای کوهستان
card guide U راهنمای کارت
theological school U مدرسه علوم دینی
The last school day. U آخرین روز مدرسه
These shoes dont fit me. U زنگ مدرسه خورده
high schools U مدرسه متوسطه دبیرستان
school readiness U امادگی ورود به مدرسه
subprincipal U معاون رئیس مدرسه
school of tecnology U مدرسه عالی فنی
schooltime U ساعات درس مدرسه
prep U مدرسه ابتدایی دبستان
high school U مدرسه متوسطه دبیرستان
He ran away from scool . U از مدرسه فرار کرد
technical college U مدرسه عالی فنی
scholastic U اقتصادی مدرسه ایها
seminary U مدرسه علوم دینی
the school is out U مدرسه تعطیل است
faculty U اولیای مدرسه دانشکده
faculties U اولیای مدرسه دانشکده
seminaries U مدرسه علوم دینی
technical colleges U مدرسه عالی فنی
finshing school U مدرسه تکمیلی دختران
junior college U مدرسه فوق دیپلم
play hooky <idiom> U از مدرسه یا کار دررفتن
reform school U مدرسه تهذیب اخلاقی
scheduled U فهرست راهنمای قانون
guidebook U کتاب راهنمای مسافران
cutting guide راهنمای برش [ابزار]
systems manual U کتاب راهنمای سیستم
schedules U فهرست راهنمای قانون
sheave U ریل راهنمای هواپیما
soldier's manual U کتاب راهنمای سرباز
phone books U کتاب راهنمای تلفن
phone book U کتاب راهنمای تلفن
indexes U نما راهنمای موضوعات
data directory U فهرست راهنمای داده ها
indexed U نما راهنمای موضوعات
index U نما راهنمای موضوعات
signalled U علامت راهنمای خودرو
signaled U علامت راهنمای خودرو
signal U علامت راهنمای خودرو
schedule U فهرست راهنمای قانون
guidebooks U کتاب راهنمای مسافران
procedure manual U کتاب راهنمای رویهای
file directory U فهرست یا راهنمای فایل
light buoy U راهنمای شناور چراغدار
leader U فشنگ راهنمای پیچی
refernce manual U کتاب راهنمای مرجع
leaders U فشنگ راهنمای پیچی
telephone directories U کتابچه راهنمای تلفن
telephone directory U کتابچه راهنمای تلفن
postal directory U دفتر راهنمای پست
location diagram U راهنمای اتصال نقشه
damage control book U راهنمای کنترل خسارات
Since I left school. U ازوقتیکه مدرسه را ترک کردم
PTA's U مخفف انجمن خانه و مدرسه
industrial school U اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
schoolmasters U نافم مدرسه مکتب دار
parochial school U مدرسه وابسته به کلیسای بخش
It is some distance to the school . U تا مدرسه فاصله زیاد است
I must take the kid to school . U باید بچه راببرم مدرسه
PTA U مخفف انجمن خانه و مدرسه
alma mater U سرود رسمی مدرسه یا دانشگاه
to be excused [from work or school] U معاف بودن [از کار یا مدرسه]
schoolmaster U نافم مدرسه مکتب دار
pilot U راهنمای ناو راهنمایی کردن
pilot's trace U کالک راهنمای خلبان هواپیما
photo index map U نقشه راهنمای عکسهای هوائی
quadrattrix U راهنمای تربیع منحنی هادی
soldier's manual U ائین نامه راهنمای سربازان
mutilation table U جدول راهنمای بارگیری خودروها
working plan U نقشه اجرا راهنمای کار
concordances U راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
pilots U راهنمای ناو راهنمایی کردن
concordance U راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
piloted U راهنمای ناو راهنمایی کردن
directives U راهنمای انجام کار دستورالعمل
user's manual U کتاب راهنمای استفاده کننده
manual U دستورالعمل راهنمای انجام کار
waybill U خط سیر مسافر راهنمای مسافرت
basic planning guide U راهنمای اولیه طرح ریزی
watertight closure log U دفتر راهنمای اب بندی ناو
directive U راهنمای انجام کار دستورالعمل
finger post U تیرپنجه دار راهنمای جاده
guidance U راهنمای طرح ریزی راهنمایی
turn off guidance U راهنمای تاکسی کردن هواپیما
The boy is fresh from school. U پسرک تازه مدرسه راتمام کرده
public school U دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
It reminds me of my schooldays . U مرا بیاد دوران مدرسه می اندازد
This is the site for a new scool . U اینجامحل ( احداث) مدرسه جدید است
old school tie U کراوات ویژهی دانش آموزان هر مدرسه
schoolmaster U مثل رئیس مدرسه رفتار کردن
nursery school U مدرسه بچههای کمتر از پنج سال
Children start school at the age of 7. U بچه از سن 7 سالگی؟ مدرسه راشروع می کند
nursery schools U مدرسه بچههای کمتر از پنج سال
schoolmasters U مثل رئیس مدرسه رفتار کردن
pace car U اتومبیل راهنمای اتومبیلهای مسابقه در رژه
pathfinders U راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
pathfinder U راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
portolano U راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
scenarios U زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
scenario U زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
cookbook U راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
cookbooks U راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
dsm U راهنمای تشخیصی و اماری اختلالهای روانی
lane marker U راهنمای معبر داخل میدان مین
sailing directions U راهنمای دریایی book pilot : syn
reference line U خط راهنمای تعیین جهات خط برگشت خط مبنا
Do you have a hotel guide? U آیا دفترچه راهنمای هتل را دارید؟
whipping boy U بچه تازیانه خور بجای شاهزاده در مدرسه
alma mater U مدرسه یا دانشگاهی که شخص در آن پرورش یافته است
advisee U کسی که از مشاور در مدرسه یا دانشگاه کمک می گیرد
schoolman U پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
schoolastic U پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
packed lunch غذایی که به صورت بسته به مدرسه یا سر کار میبرید
grader U جاده صاف کن شاگرد مدرسه ابتدایی یامتوسطه
Recent search history Forum search
1با مدیر مدرسه حرف میزنم
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
1playing the game در مورد انجام ورزش چه معنی میدهد
2انرژی پتانسیل
1من دیروز به مدرسه دیر رفتم
1he goes to school
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com